سکوت

خشم شب

سکوت...

سکوت گاهی یعنی :
سـ+ــیـــاهی
کـــ+ــدورت
و
تــــ+ــنهایی
من عاشق سکوتم اما ؛
 
همین است که از سکوت گاه گاهن بیزار میشوم..

اینجا که من رسیده ام …
ته دنیای بدون تو بودن است!!
همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!
ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!
خوب تماشا کن…
دلم هم تنگ نشده!
یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم …
تو باش و دل من و همه فریادهایی دل من …

 
ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر که هنوز بعد صدها شب و روز 
 
مثل آن روز نخست
 
گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
 
یا زمینی را که دلش از سردی شبهای خزان
 
نه شکست نه گرفت!
 
بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید
 
ودر آغاز بهار ،دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت! 
 
ماه من غصه چرا؟
 
تو مرا داری ومن هر شب وروز
 
آرزویم همه خوشبختی توست
 
ماه من!دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
 
کار آنهایی نیست که خدا را دارند 
 
ماه من!غم و اندوه اگر هم روزی ،مثل باران بارید
 
دل شیشه ای ات،از لب پنجره ی عشق زمین خورد و شکست
 
با نگاهت به خدا چتر شادی واکن
 
و بگو بادل خود،که خدا هست،که خدا هست
 
او همانی است که در تارترین لحظه شب،راه نورانی امید نشانم می داد 
 
او همانی ست که هر لحظه دلش می خواهد همه زندگی ام غرق شادی باشد.
 
او همانی است که من عاشق اویم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 21 خرداد 1395ساعت 21:33 توسط رضا|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->
Design By : MohammadDesign.IR